شاهنامهخوانی یکی از هنرهای سنتی و جذاب ایران است که شامل قرائت یا خواندن اشعار شاهنامه، اثر حماسی فردوسی شاعر بزرگ قرن دهم میلادی میشود.
شاهنامه، به معنای “کتاب پادشاهان”، تاریخ و اسطورههای ایران باستان را از آفرینش جهان تا فتح اسلامی در قرن هفتم روایت میکند. این اثر به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی و منبعی از افتخار و هویت ملی برای ایرانیان شناخته میشود.
شاهنامهخوانی روشی برای حفظ و انتقال میراث فرهنگی و ارزشهای ایران از طریق اجراهای شفاهی است. این هنر معمولاً توسط گروهی از افراد که دور یک کتاب شاهنامه جمع میشوند، اجرا میشود؛ آنها یا از حفظ میخوانند یا به متن نگاه میکنند. خواننده یا خواننده، که به او “شاهنامهخوان” گفته میشود، با استفاده از لحن، ریتم و بیان خاصی احساسات و معانی اشعار را منتقل میکند. مخاطبان با دقت گوش میدهند و گاهی در همخوانی شرکت کرده یا با تشویق و تحسین پاسخ میدهند.

شاهنامهخوانی در طول قرنها در مناطق مختلف ایران انجام شده است، هر کدام با لهجه، سبک و همراهی موسیقی خاص خود. برخی از برجستهترین سبکها شامل سبک لری، بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد است که نام آنها از گروههای قومی یا استانهایی که در آن شکل گرفتهاند، گرفته شده است.
سبک لری با استفاده از مقام ماهور مشخص میشود که فضایی سنگین و باشکوه ایجاد میکند.
سبک بختیاری از فواصل مقام راست قدیم استفاده میکند که حالتی قهرمانانه و ماجراجویانه را تداعی میکند.
سبک کهگیلویه و بویراحمد از مقام همایون بهره میبرد که احساسی غمگین و رمانتیک را به وجود میآورد.
در برخی مناطق مرزی مانند لردگان، ترکیبی از مقامها شنیده میشود که تأثیر هر دو منطقه را منعکس میکند.
شاهنامهخوانی نه تنها یک شکل سرگرمی است، بلکه وسیلهای برای آموزش و هدایت اخلاقی نیز به شمار میرود. داستانها و شخصیتهای شاهنامه فضائل و رذائل طبیعت انسانی مانند شجاعت، عدالت، وفاداری، حکمت، عشق، حسادت، طمع و خیانت را به تصویر میکشند. شاهنامهخوان معمولاً اشعار را تفسیر کرده و آنها را به مسائل معاصر و ارزشهای جامعه مرتبط میکند. همچنین مخاطبان در بحث و گفتگو شرکت کرده و نظرات خود را به اشتراک میگذارند.
از طریق شاهنامهخوانی، شنوندگان درباره تاریخ، فرهنگ و هویت خود آگاهی پیدا کرده و همچنین بر روی اعمال و انتخابهای خود تأمل میکنند. شاهنامهخوانی هنری زنده و در حال تحول است که با زمانها و زمینههای متغیر سازگار میشود. این هنر تحت تأثیر دیگر اشکال داستانسرایی مانند نقالی قرار گرفته است که روایتهای حماسی شاهنامه را با حرکات نمایشی بیان میکند. همچنین این هنر به رسانههای مدرن مانند رادیو، تلویزیون و اینترنت راه یافته است تا به مخاطبان وسیعتر و متنوعتری دسترسی یابد.
شاهنامهخوانی بیان ارزشمند و منحصر به فرد روح ایرانی و تخیل آن است و گواهی بر میراث پایدار فردوسی و اثر حماسی اوست.

شاهنامهخوانی و فرهنگ مازندران
مازندران ارتباط قوی با شاهنامه دارد؛ زیرا این سرزمین ۶۳ بار در این حماسه به عنوان “سرزمین دیوان” ذکر شده است؛ جایی پر از دیوان بزرگ که هیچ شاه ایرانی جرأت فتح آن را نداشت.
مازندران همچنین زادگاه زال، پدر رستم، بزرگترین قهرمان شاهنامه بود. شاهنامهخوانی هنری محبوب و مورد احترام در مازندران است که ارزشها و هویت مردم این دیار را منعکس میکند. مازندرانیها به ریشههای باستانی خود و سهمشان در تمدن ایرانی افتخار میکنند. آنها همچنین شجاعت و حکمت قهرمانان شاهنامه، به ویژه رستم را تحسین میکنند؛ کسی که پادشاه کور کی کاووس و ارتشش را از اسارت دیو سفید در مازندران نجات داد.
شاهنامهخوانی معمولاً در مناسبتهای ویژهای مانند عروسیها، جشنوارهها و مراسم مذهبی برگزار میشود؛ همچنین در مکانهای عمومی مانند پارکها، مدارس و کتابخانهها اجرا میشود. هنرمندان و مخاطبان لباسهای سنتی پوشیده و از سازهایی مانند دف، نی و تار استفاده میکنند تا جوی شاداب و جشنوارهای ایجاد کنند.
سبک شاهنامهخوانی در مازندران ویژگیهای خاص خود را دارد؛ مانند استفاده از لهجه مازندرانی که شاخهای از زبانهای کاسپین است و دارای واژهها و عبارات زیادی مشتق شده از زبان پهلوی دوران ساسانیان است.
سبک مازندرانی شاهنامهخوانی همچنین عناصر فولکلور محلی، افسانهها و ضربالمثلها را شامل شده است؛ همچنین ارجاعات به نقاط طبیعی و تاریخی منطقه مانند کوههای البرز، دریای خزر، قلعهها و معابد باستانی دارد. شاهنامهخوان مازندرانی مهارت بالایی در بداههپردازی دارد؛ او اشعار شاهنامه را متناسب با زمینه اجتماعی مخاطب تنظیم کرده تا اجرا جذابتر شود.
شاهنامهخوانی در مازندران گنجینه فرهنگیای است که شایسته حفظ و ترویج است. این هنر تجلی خلاقیت و تابآوری مردم مازندران است که در طول تاریخ با چالشها و سختیهای زیادی مواجه بودهاند؛ مانند حملات خارجی، مهاجرتها و بلایای طبیعی. این هنر همچنین پلی بین گذشته و حال، محلی و جهانی، انسانی و الهی ایجاد کرده است. یادآور زیباییها و حکمتهای شاهنامه است؛ حماسهای که الهامبخش نسلهای بسیاری از ایرانیان بوده است.
فرهنگ قائمشهر
قائمشهر تاریخ طولانی وغنیای در زمینه فعالیتهای فرهنگی وآرتیستی دارد؛ به ویژه در حوزه شاهنامهخوانی. قائمشهر خانه بسیاری از شاهنامهخوانان معروف مانند محمدرضا شجریان، حسین علیزاده وشهریار قنبری بوده است؛ افرادی که بخشهایی از شاهنامه را با صدای منحصر به فرد خود اجرا کردهاند.
قائمشهر همچنین میزبان جشنوارهها ومسابقات سالانه شاهنامهخوانی است که هنرمندان ومخاطبان زیادی را از سراسر کشور وجهان جذب میکند. فرهنگ قائمشهر تحت تأثیر ارزشهای شاهنامهای چون شجاعت، عدالت وفاداری وحکمت قرار دارد؛ همچنین موضوعاتی چون عشق، جنگ وسرنوشت را شامل میشود. مردم قائمشهر به میراث شاهنامهای خود افتخار کرده وباوری عمیق نسبت به الهامبخشی آن دارند.
خلاصه اینکه…
شاهنامهخوانی هنری جذاب ومفید است که غنای تنوع فرهنگ ادبیات فارسی را نشان میدهد. این هنر راهی برای جشن گرفتن وحفظ میراث فردوسی وعمل حماسی اوست؛ اثری که نسلهای زیادی از ایرانیان وغیرایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است.
شاهنامهخوانی همچنین راه ارتباط با گذشته وحال، محلی وجامعه جهانی انسانیت واستعانت الهی است. بررسی سبکها وخاصیتهای مختلف شاهنامهخوانی در مناطق مختلف ایران؛ به ویژه مازندران وقائمشهر نشاندهنده اهمیت ورابطه این هنر در دنیای معاصر است.
این هنر نه تنها شکلی از سرگرمی بلکه وسیلهای برای آموزش ودستورات اخلاقی نیز محسوب میشود. یادآور زیبایی وحکمت شاهنامه؛ حماسهای که الهامبخش ما برای ارتباط با جهان ومردم اطرافمان به شیوههایی متفاوت بوده است.
